مروارید کوچولو های دخترم
خدای بزرگ شکرت...امروز اول بهمن ماه وقتی داشتم صبحانه کیمیا رو میدادم دیدم قاشق میخوره به یه چیزی و صدا میده...وقتی دقت کردم دیدم دو تا مروارید کوچولو تو دهانش جوونه زده....باورم نمیشد....خدایا شکرت... شکرت که شاهد رشد و نمو جگر گوشه ام هستم ...شکرت که سالمه و من بالیدنشو میبینم و لذت میبرم.... دیروزم که برای چکاپ ٨ ماهگی رفتیم دکتر و کیمیا وزنش ٩٩٠٠ و قدش ٧۴ شده بود.....دکتر راضی بود اما به نظر من زیاد تپلی شده....باید یه کم مراقب باشم تا خیلی هم تپل مپل نشه که بعدا روش بمونه.... بابایی فردا برمیگرده و من و کیمیا بیصبرانه منتظرش هستیم....بابای کیمیا زودی بیا که دلتنگتیم...
نویسنده :
مامان لیلا
9:21