شیرین کاری های کیمیا وروجک
عزیز جیگر ۶ ماهه من خیلی نازو شیطون و خواستنی شده
برای ۶ ماهگیش یه کیک گرفتیم و یه جشن کوچیک ٣ نفره
عزیز مامان قربون اون چشمای نازت بشم که با نگاهای قشنگش دل منو میبره...
این روزا خریره بادوم و سوپ میخوری و خیلی دوست داری
موز هم که عاشقشی و همچین با ملچ و ملوچ میخوری که ادم ضعف میکنه برات....
١ قاشق هم بهت اب هویج دادم و خوشت اومد....
چقدر عاشق غذا خوردنت ام من عزیزم....دلم میخواد تو بخوری و من نگات کنم و کیف کنم....دیگه قاشقت رو شناختی و تا میارمش جلوت دهان کوچولوتو باز میکنی و با چشمای گرد شده تعقیبش میکنی تا بره تو دهنت....بعد هم دست و پا میزنی و اواز میخونی که بقیه شو بهت بدم....
نگاهات روز به روز شیطون تر و کنجکاوتر میشه ....به همه چیز دست میزنی و دستت رو به سمت همه چیز دراز میکنی و سعی میکنی خودتو به هر نحو برسونی بهش...
با صورت مامان هم خیلی بازی میکنی و من عشق میکنم با تو ....و با کارهای بانمکت....
عاشقتیم ....مامان و بابا