سفر بابا و یه عالمه دلتنگی
عزیز دلم امروز همین نیم ساعت پیش بابا رو راهی کردیم تا برای یه سفر کاری از طرف شرکتشون بره لبنان....تا حالا بابا زیاد از این جور سفرا رفته....شاید شما یادت نباشه و الانم مفهوم رفتنش رو درک نکرده باشی و فکر کنی که مثل هر روز تا چند ساعت دیگه برمیگرده خونه اما عزیزم بابا برای چند روز نیست و هر بار که اینطوری میره سفر انگار که قلب منو هم از جا میکنه و با خودش میبره.... اره دختر قشنگم میدونم که شما هم تا شب که ببینی نیومده براش دلتنگی میکنی اما عزیزم باید دوری باشه تا ادم قدر نزدیک بودن و دور هم بودن رو بیشتر بدونه.... عزیز دلم مامان تا امروز که بابا راهی شد خیلی ناراحت بود از این دوری و جدایی اما از همین الان تصمیم گرفته تا با شما دخمل گل ب...
نویسنده :
مامان لیلا
10:08