كيميا كيميا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

کیمیای یازده ماهه و یه عالمه شیطنت

1390/1/23 9:47
نویسنده : مامان لیلا
121 بازدید
اشتراک گذاری

وروجک ناقلای مامان انقدر شیطون و کنجکاو شدی که من تمام وقت روز  رو باید با تو فرشته کوچولوی خودم سر کنم ....در عین حال خیلی بانمک و خوردنی شدی...هزار ماشالله

از شیطنت هات بگم که هر روز صبح زود بیدار میشی و هنوز چشم وا نکرده راه میافتی ...منم به دنبالت از خواب ناز پا میشم  و قربون صدقت میرم و تو هم با همون نگاهای خوشگل پر از شیطنتت منو نگاه میکنی و میخندی...

همیشه باید بین مبل ها و جاهای تنگ پیدات کنم....میری قایم میشی و کلت رو میاری بیرون و دالی میکنی و میخندی...منم برات غش میکنم عزیزم...

خیلی خوب قر میدی و با هر اهنگ موزونی شروع میکنی به تکون دادن خودت و دس دسی کردن....قبلا دس دسی هات زیاد صدا نداشت و دستات رو از راه دور به هم میزدی اما حالا تند تند و با صدا دس دسی میکنی...الهی من قربونت برم....

وقتی میگم ناز کن مامانو بیشتر تق تق میکوبی تو صورتم....ولی خیلی بانمک این کارو میکنی....بعضی وقتا که محبتت خیلی گل میکنه میای تو صورت من و شروع میکنی به خوردن صورت  من و بوس کردن و لیس زدن من ....اون موقع است که من عشق میکنم و میمیرم برات ....هزاران بار بیشتر از قبل....

یه کار خیلی بامزه که میکنی اینکه فهمیدی وقتی بری از میز تلویزیون بگیری بلند شی یا بری سراغ بوفه  من و باباییت سریع میدوییم بغلت میکنم و میایم پیشت تا نخوری زمین...تو ناقلا هم یاد گرفتی هر وقت بخوای ما رو بکشونی سمت خودت سریع میدویی از همون جاها میگیری بلند میشی و بعد با یه نگاه شیطون به ما نگاه میکنی ...وقتی میاییم سمتت کلی میف میکنی و میخندی و میپری تو بغلمون....

راستی تو ده ماهگی بردیمت اتلیه و با کلی جینگولک بازی موفق شدیم ازت عکسای خوشگل بگیریم...

خوشگل مامان عاشقتم ...اینم چند تا از عکاس اتلیه کیمیا خوشگله در ١٠ ماهگی....ماشالله یادتون نره....

 

 

 

 

 

 

                                                               

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)