كيميا كيميا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

قند عسل مامان و بابا

کیمیای 2 سال و 4 ماهه من

1391/6/27 10:12
نویسنده : مامان لیلا
197 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم این روزا روزهای توست ...روزهای تو و من ....روزهای تو و من و بابا....

عزیزم ,دلبندم,قشنگم,گلم...به خودم میبالم که تو رو دارم و شب ها و روزهای خونه ما با خنده های قشنگ تو و با شیرین زبونی هات زیبا و شاد شده....قربون اون حرف زدن ات بشم که روز به روز با پیشرفت هات من و بابا رو شاد میکنی....

این روزا حسابی با حرف زدنت برای مامان و بابا دلبری میکنی و دلم من برات غش میره...

کلی کلمه میگی و حسابی برای خودت جمله بندی میکنی...این روزها حسابی برای خودت مستقل شدی و میخوای ادای ادم بزرگا رو در بیاری...همه کار  رو خودت دوست داری انجام بدی و همش میگی من بکنم....و همه چیز رو میگی من بوده...یا میگی منه....(یعنی مال منه)...

 

بعضی از کلمه های بامزه ای که میگی ایناست:

خاله لادن:اولا میگفتی آله لاله ,جدیدا میگی خاله یا خاله آله

ندا(دختر خاله ات):داده

امین رو خیلی میگی...(پسر خاله ات)

ابس:اسب...صداش رو هم بامزه در میاری

گبه یا پیشی:گربه

خرگو:خرگوش

چخه:سه چرخه

گنجیش:گنجیشگ

قوقولی:مرغ و خروس

قارقاری:کلاغ

گاشق:قاشق

چش چش ابو:نقاشی کشیدن

بنبسی:بستنی

یا الله

اله ابر:الله اکبر

دندلی:صندلی

بیشین .بوگو.پاشو.

خدابس:خداحافظ

هوهو چی چی: قطار

تلفن رو برمیداری و کلی با طرف خیالی که اون وره خطه حرف میزنی...میگی سلام....اوبی؟چوطوری؟بیا اینجا....و از این جور حرفا

خرید رفتن رو خیلی دوست داری و پا به پای من تو مغازه ها میچرخی  و برای خودت لباسا رو نگاه میکنی...امروز که رفته بودیم پاساژ تا من سرگرم خرید تو یه مغازه لوازم ورزشی بودم رفتی و یه اسکوتر برداشتی و رفتی بیرون....منم بدو بدو اومدم دنبالت و با کلی حرف زدن راضی ات کردم که بذاریش سر جاش

در عین اینکه دلت میخواد حرف حرف خودت باشه و بعضی وقتا هم گریه و زاری راه میندازی اما خیلی وقتا هم مثل یه خانوم حرف مامان رو گوش میکنی و وقتی باهات حرف میزنم زود قبول میکنی ....قربون حرف گوش کردنت بشم من مامانی

راستی یه روز هم امتحانی با بابا بردیمت سینما فیلم کلاه قرمزی...یه ربع اول خوب بود و نشسته بودی....بعد کم کم از صندلی اومدی پایین و کم کم شروع کردی به شیطنت...خلاصه کلا تونستیم 45 دقیقه تو سینما نگهت داریم اونم با کلی ترفند و خوراکی....

اما عاشق بازی های برقی شهر بازی هستی....وقتی میریم سرزمین عجایب یا شهر بازی های دیگه به سختی دل میکنی که برگردیم خونه....

راستی رنگا رو هم خیلی خوب مشناسی...به قرمز میگی قرسه...ابی رو هم خیلی خوب میگی...سبز  رو هم میگی سب...

و اما بگم که مامانی میخواست شما رو چند ساعتی در روز بذازه مهد اما بازم منصرف شد و تصمیم بر این شد که تا بعد عید صبر کنیم که بزرگتر بشی عزیزم....

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)